همیشه کار در هنر بسیار جذابیت دارد به طوری که همیشه دنبال خلق و ساختن است. در موسیقی هم خیلی از افراد یا به خاطر صدا یا نواختن یا ساختن ساز ها بسیار مورد توجه قرار گرفته اند و به خاطر خلاقیت شان مورد توجه قرار گرفته اند و باعث دیده شدن در جامعه و فرهنگ شده اند و اسمشان در تاریخ و موسیقی آن کشور ماندگار شده است.
در اینجا به تعدادی از سازهای عجیب و غریب می پردازیم. به نظر شما در ساخت کدام ساز خلاقیت و تفکر بیشتری بکار رفته است؟
این ارگ که در یک غار زیرزمینی در ویرجینیا واقع شده، در سال 1956 توسط لِلاند اسپرینکل ابداع شد. این ساز با ضربه زدن به استالاکتیت های قدیمی توسط چکش لاستیکی کار می کند. همه اینها به یک کنسول متصل می شوند که شبیه یک ارگ سنتی است. یکی از اتفاقاتی که در مورد ابداع این ساز می گویند اینست که اسپرینکل این ایده را زمانی به دست آورد که پسرش سرش را به یکی از استالاکتیت ها زد و صدایی مانند همهمه در غار ایجاد کرد.
ترج آیسانگست یک درامر و آهنگساز نروژی است. وی با استفاده از یخ های دریاچه های یخ زده، سازهای موسیقی ابداع می کند. ترومپت یخی او صدایی مانند شیپور جنگ را دارد.
لزوماً اینطور نیست که هر قطعه یخ برای این منظور کارایی داشته باشد و فقط یخ هایی با ساختار میکروسکوپی مناسب، صدایی زیبا ایجاد می کند.
این ساز، یک ساز 10 تنی است که توسط لوک جرام خلق شده است. سیم های بلند از تیرها تا یک قوس فلزی بزرگ کشیده می شوند. هر سیم در باد ارتعاش ایجاد می کند. سپس صدا توسط لوله ها تقویت می شود. در نتیجه صدایی وهم آور و تپنده ایجاد می کند و حجم باد است که تعیین می کند حجم صدای ساز چقدر باشد.
این مجسمه به ارتفاع 3 متر در ارتفاعات بالای برنلی و بر روی مورهای پنین قرار دارد. این ساز از بادهای غالب غربی که در انتهای لوله ها می وزد استفاده می کند تا صداهایی نامتعارف و دلخراش را در کنار منظره Crown Point ایجاد کند. این سازه در سال 2006 توسط معماران مایک تونکین و آنا لیو طراحی شده است.
این پروژه جسورانه و بلند پروازانه سعی داشت با استفاده از ساحل بازسازی شده در زادار- کرواسی به عنوان یک ارگ فوق العاده، خود دریا را به یک نوازنده تبدیل کند. لوله های زیر تفرجگاه هنگام برخورد امواج دریا با آنها، واکنش نشان می دهند و صداهایی هماهنگ ایجاد می کنند که موجب استقبال گردشگران از آنجا شده است.
نامی که خودش، ساز را معرفی میکند. این سازِ ترکیبی، صفحاتی از مجله Popular Science Monthly را در سال 1936 به خود اختصاص داد. صدایی که با خم شدن سیم ها ایجاد می شد به جای یک بدنه چوبی سنتی، از یک شیپور برنجی خارج می شد و گویی صدایی در بین تار و برنج تولید می کرد.
این ساز بزرگترین عضو خانواده فلوت است که بیش از 15 متر لوله دارد. این یک ساز نسبتاً جدید است و طبق گزارشات اولیه، صدای آن از آنجا که کمی مانند غرش است، در حال بررسی و اصلاح است.
این یک ابزار چاپ سه بعدی است که توسط استودیو MONAD ، اریک گلمبرگ و ورونیکا زاکربرگ همراه با اسکات اف هال (نوازنده) طراحی شده است.
این سازه در سال 1850 توسط طرفدار سازهای زهی عظیم Jean-Baptiste Vuillaume ساخته شد. این یک کنترباس با صدای بلند است که 3.48 متر ارتفاع دارد. در این دستگاه، نواختن با دست بسیار سخت است و پدالهای پایی روی آن تعبیه شده تا این کار را ممکن سازد. و شباهتی به سازهای خانواده ی ویولن دارد
هنری داگ یکی از جالب ترین عناوین شغلی تاریخ را دارد - مجسمه ساز صدا. داگ در نقش شگفت انگیز خود به عنوان مجسمه ساز صدا ، ساز مشابهی با صدای عجیب به نام Sharpsichord را ابداع کرد. این در واقع یک چنگ سنجاق دار بزرگ است که شامل 11 سیلندر است و سنجاق ها هنگام چرخش به سیم های داخلی برخورد می کنند و تولید نوا می کنند.
هر چیزی در این دنیا وظیفه و هدفی دارد. آیا تا به حال به این فکر کرده اید که وظیفه موسیقی چیست؟
فکر می کنید کدام ساز کاربردی تر است؟ و از این میان کدام ساز بهتر به آن چیزی که شما از ساز انتظار دارید، می پردازد؟
منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین
هنر همیشه برای ایرانیان از زمان باستان و تا به امروز ارزش خاصی داشته است و برایشان مهم بوده است.هنر در بعضی دوره ها در ایران بسیار رشد و نمود داشته است و در دوره صفویه به اوج خود می رسد. خطاطی یکی از آن هنرهایی است که در دوره صفویه به اوج خود رسید و تا به امروز یکی از هنرها محسوب میشود . ما در این مقاله سعی می کنیم که در مورد خط های خوشنویسی توضیح دهیم .
همانطور که در مقالههای بیشتر از این گفته بودیم، برای مشخص کردن آغاز تاریخ بشریت، پیدایش خط را ملاک قرار دادهاند. پیدایش خط در ایران و البته در جهان با خط پارسی باستان بوده که مربوط به تقریباً سال 525 پیش از میلاد مسیح است.
خطی که در بین ایرانیان استفاده میشده - تقریباً از سال 300 پیش از میلاد- پارسی میانه بوده و تا 800 سال پس از آن نیز مورد استفاده بوده است و متاسفانه با شروع حکومت خلفای عباسی و بعد دولتهای گماشته اعراب، پارسی میانه به تدریج از بین رفت. مردمان ایران تا پیش از حمله اعراب از خطوطی مانند میخی، پهلوی و اوستائی استفاده میکردند و حالا این حمله موجب رو به افول نهادن پارسی میانه میشد. اما همین تحولات و همین افت و خیزها سبب شد که در دورههای آتی، پارسی نو در ایران ثبت شود، ثبت به عنوان خط رایج و رسمی ایران.
در اینجا می خواهیم نگاهی به خطوط رایج خوشنویسی در ایران بیندازیم و چون امکان بررسی کامل آن و بررسی تاریخچه خط در ایران در یک مقاله نمیگنجد، سعی میکنیم در مقالات آتی به آن را تکمیل نماییم.
آشناترین خط شاید برای همه ما خط نستعلیق" باشد. در دوران صفویه با قانونمند شدن خط، زمینه بوجود آمدن نستعلیق فراهم شد. اما بیشتر از آن مقدماتی لازم بود به این شکل که...
در قرن 4 هجری و در سیر رشد و بالندگی خط فارسی بود که استادان خوشنویسی موفق به ابداع این خطها شدند: محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع که به "خطوط اصول" معروف شدند. از میان آن افراد میتوان به یاقوت مستعصمی و ابن مقله شیرازی اشاره کرد.
آنچه این خطوط را از هم متمایز میسازد، شکل حروف و نسبت سطح و دور در آنها است. ابن مقله شیرازی همچنین برای این خطها اصول و قاعده گذاشت و با تکامل این خطها، از خطوط توقیع و رقاع، خط تعلیق به وجود آمد
از قرن پنجم هجرى قمری کم کم تغییراتی در خط تحریری بوجود آمد و از اواسط قرن هفتم، بلوغ و تکامل خط موجب بوجود آمدن خطی شد که محصولی از خط تحریری، توقیع و رقاع بود و بعنوان خط تعلیق معرفی شد. این خط در نوشتن کتابها و دیوان اشعار استفاده میشده و تا قرن هشتم نیز به تکامل خود ادامه داده است.
خط تعلیق مورد استفاده عثمانىها و مصرىها نیز قرار گرفت و آنها با تغییراتی به سلیقه خودشان از آن بهرهمند شدند.
عروس خطوط اسلامی. از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق بوجود آمد (قرن 8 هـ. ق). خطی که گویی کلمات در حال رقص را به نمایش درآورده و در عین حال این فرصت را فراهم کرده که خواننده بتواند آن را به راحتی بخواند. بزرگان و استادان برجسته زیادی برای رشد و تعالی خط نستعلیق تلاش کردند و دو تا از نامهایی که به آنها اشاره میشود میرعماد حسنی و میر عل تبریزى است. تغییراتی که میرعماد حسنی -که هم عصر شاه عباس صفوی بوده- در سبک خط نستعلیق ایجاد کرد، همچنان پس از 400 سال توسط خوشنویسان استفاده میشود.
این خط نه تنها در کشور ایران جایگاه ویژهای دارد، بلکه تمام کشورهای عرب نیز نتوانستند مانند آن را خلق کنند و این خط عنوان خود را بعد از تمام این سالها به عنوان "عروس خطوط اسلامی" حفظ کرده است. البته حتماً این توقع زیادی از آنان است که بخواهند چنین کنند، به یک دلیل ساده و آن هم اینکه تاریخچه خط امروز فارسی به خطوط "ایرانی کهن" میرسد اگر نگوییم که به پیشتر از آن و این چیزی است که در تاریخ هیچ کشور دیگری دیده نشده است. در ادامه مطلب به این موضوع اشاره خواهیم کرد.
در اوایل قرن یازدهم و آخر دوره صفویه شاید بتوان سرعت در نگارش را دلیلی دانست که موجب شد پیوستگی کلمات به هم پذیرفته شده و بدین ترتیب خطی متولد شود که آن را شکسته تعلیق نامیدند. این خط، همان خطی بود که مورد استفاده کاتبان دیوان بوده است.
سرگذشت خط در ایران بسیار جالب توجه است. سیر تکامل الفبا نیز همینطور شگفت انگیز است. خط فارسی امروزی از خطهای کهن ایرانی سربرآورده که از دگرگونی خط “ایرانی کهن” به ایرانیِ هخامنشی (پارسی)، اشکانی (پهلوی اشکانی) و ساسانی (پهلوی ساسانی) بدل شده، و امروز خط دبیره فارسی را از آن داریم و این همان خطی است که از ایران به همه کشورهای دیگری که امروز خطی مشابه فارسی دارند، یا مانند خط پیشین ترکیه که حالا خط خود را تغییر داده، رفته است.
شاید با همین اندک اطلاعات شما هم تمایل داشته باشید قدم اول را برای خوانا و زیبا نوشتن خط زبان مادری خود یا زبان دومتان، بردارید. میتوانید همین حالا با ثبت نام در کلاسهای خوشنویسی ماژورین آغاز کنید
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین.
A bad workman always blames his tools.
عروس نمی تواند برقصد، می گوید زمین کج است.
این ضرب المثل زمانی به کار می رود که کسی در هنگام انجام کار، به جای عملکرد ضعیف خود، عوامل بیرونی را مقصر کارکرد نامناسب می داند.
A bird in hand is worth two in the bush.
سیلی نقد بهتر از حلوای نسیه است.
چیزهایی که در حال حاضر داریم از آنچه که امیدواریم بدست آوریم ارزشمندتر هستند.
Absence makes the heart grow fonder.
دوری و دوستی.
افراد وقتی از هم فاصله دارند و در کنار هم نیستند، همدیگر را بیشتر دوست دارند و ارتباط بهتری با هم دارند نسبت به زمانی که کنار هم هستند .
Actions speak louder than words.
دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
این ضرب المثل وقتی گفته می شود که فردی ادعای انجام دادن چیزی را می کند ولی وقتی نوبت به عمل می رسد اقدامی نمی کند.
فردوسی می گوید: بزرگی سراسر به گفتار نیست/ دوصد گفته چون نیم کردار نیست
All that glitters is not gold.
هر چیزی که برق می زند طلا نیست.
وقتی چیزهایی که از نظر ظاهری خوب به نظر می رسند ولی ممکن است آنچنان ارزشمند یا خوب نباشند از این عبارت استفاده می کنیم.
Among the blind the one-eyed man is king.
در شهر کورها ، یک چشم پادشاه است.
وقتی اکثریت توانمندی ندارند، کسی که ذره ای توانایی بیشتر داشته باشد می تواند حکمرانی کند، در صورتی که خودش فاصله چندانی با ناتوانی دیگران ندارد.
Barking dogs seldom bite.
سگی که پارس می کند، به ندرت گاز می گیرند.
در تصور عموم اینطور است که افرادی که تهدید می کنند کمتر اقدام به انجام کار کنند.
Beauty is in the eye of the beholder.
زیبایی در چشم بیننده است. (چشمانتان قشنگ می بیند.)
آنچه ممکن است از نظر شخصی زیبا به نظر برسد ممکن است از نظر شخص دیگر به نظر آنطور به نظر نرسد.
Better late than never.
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
برای رسیدن به مقصد و یا هدفی هم دقت لازم است و هم سرعت و وقتی کسی سرعتش بیشتر از دقت است، بطوری که تمرکزی روی کار ندارد، می گوییم.
Beggars can’t be choosers.
دندان اسب پیشکش را نمی شمارند.
وقتی کسی هدیه ای را دریافت می کند و شروع می کند به ایراد گرفتن یا انتقاد کردن از آن هدیه، می گویند.
Cowards die many times before their deaths.
آدم ترسو هزار بار می میرد.
وقتی کسی از چیزی یا از رخ دادن حادثه ای هراس دارد، مدام در این نگرانی سیر می کند که "چه چیزی پیش خواهد آمد؟" در این شرایط و به انتقاد از شرایطی که او خودش را در آن قرار داده به او می گویند.
Curiosity killed the cat.
فضولی موقوف
وقتی می خواهیم کی را از دخالت به کارهایی که به او مربوط نیست منع کنیم و همچنین به او هشداری هم داده باشیم که ممکن است این ذخالت سرانجام خوبی نداشته باشد.
Don’t bite off more than you can chew
لقمه را به اندازه دهانت بردار.
وقتی فردی می خواهد کاری را انجام دهد که توانایی و قابلیت انجام دادن آن را ندارد، به او چنین عبارتی را می گویند.
Don’t bite the hand that feeds you.
نمک خوردى نمکدان نشکن.
این عبارت برای هشدار دادن به فردی است که مورد لطف و محبت کسی قار گرفته ولی به جای قدردانی، در حق آن فرد ناسپاسی و ظلمی روا می دارد.
Don’t count your chickens before they hatch.
جوجه را آخر پاییز می شمارند.
این را وقتی می گویند که می خواهند یادآوری کنند که براساس رویدادهای غیرقابل پیش بینی آینده برنامه ریزی نکنید که ممکن است اصلاً اتفاق نیفتد.
Don’t judge a book by its cover
آدمها را از روی ظاهرشان قضاوت نکن.
همانطور که شما نمی توانید با دیدن جلد کتاب ، در مورد محتوای آن نظر بدهید ، نمی توانید از ظاهر افراد یا چیزها درباره آنها قضاوت کرده یا نظری دهید.
Don’t kill the goose that lays the golden eggs.
مرغی که تخمهای طلایی می گذارد را نمی کشند.
اگر یک غاز که تخم های طلایی می گذارد را بکشید ، چیزی را از بین می برید که سود زیادی برای شما دارد.
Don’t put all your eggs in one basket.
تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید.
تمام تلاش یا سرمایه خود را برای انجام یک عمل، هدف یا موارد مشابه صرف نکنید ، زیرا اگر موثر واقع نشود ، همه چیز را از دست خواهید داد.
Every man has his price.
هر آدمی یک قیمتی دارد.
می گویند هرکسی را می توان برای انجام کاری تحت تأثیر قرار داد. فقط ممکن است بعضی از آنها قیمت بالا ، بعضی پایینتری داشته باشند.
البته گاهی هم خلاف این ثابت می شود و بعضی آدمها را نیم توان خرید.
Half a loaf is better than none.
کاچی بهتر از هیچی است.
دریافت چیزی کمتر از آنچه انسان آرزو دارد و می خواهد، بهتر از بدست نیاورد کل آن است.
No pain, no gain
نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
برای موفقیت یا پیشرفت باید رنج برد یا سخت کار کرد.
شکل کامل این بیت از سعدی به این صورت است:
نابرده رنج گنج میسر نمی شود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین