ماژورین

ماژورین، اولین پلتفرم آموزش آنلاین

ماژورین

ماژورین، اولین پلتفرم آموزش آنلاین

سنت های عجیب اسپانیا

هر کشور سنت ها و فرهنگ های خاص خود را دارد که برای مردم کشور های دیگر می تواند عجیب و غریب باشد و حتی مسخره. اما در دل این سنت ها چیزی هایی خوابیده است که ما نمی دانیم و حتی ممکن است  که ریشه در تاریخ و عقاید مردم آن کشور داشته باشد .

امروز می خواهیم درباره رسوم عجیب اسپانیایی صحبت کنیم و چیزهای عجیبی که می توانیم با یادگیری زبان شیرین اسپانیایی درباره شان به زبان اسپانیایی مطلب بخوانیم.

 

سنت های عجیب اسپانیا:

مبارزه با گوجه فرنگی (Tomatina Tomato Fight):

مبارزه با گوجه فرنگی یکی از مشهورترین جشنواره های عجیب اسپانیا است. آماده  سازی و کارهای آن از  ساعت  6 صبح آخرین چهارشنبه آگوست شروع می شود. مسابقه پرتاب گوجه ساعت 11 ظهر شروع شده و راس ساعت 12 ظهر آن روز پایان می یابد.

قواعد مسابقه:

اشیاء سخت را به سمت هم پرتاب نکنید.

لباس دیگران را پاره یا پرت نکنید.

گوجه‌فرنگی‌ها را قبل از انداختن له کنید، ضربه آن کمتر دردناک خواهد بود.

فاصله ایمنی از کامیون های حمل گوجه را رعایت کنید.

مسابقه گوجه

 

دویدن گاوها:

سنت اسپانیایی می گوید که گاو دوانی در شمال شرقی اسپانیا در اوایل قرن چهاردهم آغاز شد. گله دارانی که می خواستند حیوانات خود را از قایق ها یا از حومه شهر به مراکز شهرها برای فروش یا مسابقات گاوبازی حمل کنند، به راه آسانی برای جابجایی حیوانات خود نیاز داشتند. در حین حمل و نقل گاوها برای فروش آنها در بازار، صاحبان گاوها سعی می کردند که با استفاده از تاکتیک های ترس و هیجان، این روند را  تسریع بخشند. پس از سال ها این تمرین  حمل و نقل و عجله به یک مسابقه تبدیل شد ، زیرا جوانان سعی می کردند در مقابل گاوها مسابقه دهند و بدون اینکه به خودشان آسیبی برسد، این گاوها را به بازی بگیرند. هنگامی که محبوبیت این عمل عجیب افزایش یافت و بیشتر و بیشتر توسط جمعیت در حال گسترش شهرهای اسپانیا مورد توجه قرار گرفت، سنتی ایجاد شد و تا به امروز پابرجاست، که البته مخالفان بسیار زیادی در سرتاسر جهان دارد و حامیان حقوق حیوانات مخالف این مراسم هستند و آن را غیراخلاقی میدانند.

این چیزی است که امروز اسپانیایی ها از سابقه این مسابقه تعریف می کنند. برای دانستن تاریخچه دقیقتر آن نیاز به مطالعه و بررسی بیشتری است که در این مقاله نمی گنجد.

 

روز بی گناهان:

این روز نسخه اسپانیایی روز احمق آوریل (April Fools Day) است، با این تفاوت که در 28 دسامبر برگزار می شود. در قدیم کودکان خانه به خانه می رفتند و از صاحبان خانه ها شیرینی می خواستند. نانواها هم برای این درخواست کودکان راهی پیدا کردند و در این روز در کیک های خود نمک می ریختند!! اکثر این موارد اکنون جای خود را به فعالیتهای پیش پا افتاده تری داده است ، مانند چسباندن برش های کاغذی به پشت افراد و دیگر شوخی های عملی.

روز بی گناهی

 

پرتاب آرد در جشنواره  Els Enfarinats:

در روز بی گناهان در شهر ایبی ، والنسیا ، ساکنان به یکدیگر آرد می پاشند. شاید دلیل این کار در مه زمان از بین رفته باشد ولی خود این رسم همچنان برقرار است.

آرد پاشیدن

 

خوردن انگور در نیمه شب:

اگر شب سال نو در یک مکان عمومی در اسپانیا هستید ، متوجه خواهید شد که همه اطرافیان شما یک مشت انگور حمل می کنند و در نیمه شب همه آنها را می بلعند: یکی برای هر صدای زنگ. به ازای هر انگوری که می خورید، یک ماه خوش شانسی در سال آینده خواهید داشت.

 

سخن پایان

در تمام کشورهایی که قرنهاست پابرجا هستند، فرهنگ ها مراسم و آداب و رسومی هست که برای مخاطبان از فرهنگهای دیگر جالب، عجیب یا غیرقابل قبول هستند. در تعدادی از مراسمها و سنتهایی که از اسپانیا نقل شد نیز همینطور است. می توان با مطالعه کتابهایی از نویسندگان بزرگ اسپانیایی و نیز مطالعه تاریخ اسپانیا به این پی برد که دلیل برگزاری این مراسمها به این شکل چه بوده است، مردم اسپانیا چه تغییراتی در طی قرن ها کرده اند و دولت های حاکم بر این کشور از زمانی که یک کشور اشغالگر بوده اند تا  امروز چه اقدامی کرده اند. بهترین و دست اول ترین منابع، آنهایی است که به زبان اسپانیایی موجود است.

برای شروع یک سفر در تاریخ، ماژورین اسپانیا اسپانیایی را به  شما آموزش می دهد.

ماژورین کمکت می کنه!

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین

فیلم هایی که به شما در یادگیری زبان فرانسه کمکگ خواهند کرد

از زمانی که فیلم به وجود آمد تا به امروز شاهکار هایی را دیدیم که باعث انقلابی در خود شده است. بسیاری از این فیلم ها را اگر با زبان اصلی ببینیم باعث یاد گرفتن زبان آنها می شویم و باعث بهتر فهمیدن موضوع اصلی فیلم می شوید و باعث این می شود که با نوع زندگی ادم ها در جاهای مختلف آشنا شویم.


یکی از شیرین ترین زبانها، زبان فرانسوی است. زبانی آهنگین که شباهت حروفش به حروف انگلیسی، از استقلال آن کم نمی کند. یادگیری و همچنین آموزش زبان فرانسوی نیازمند تلاش و حوصله فراوان است تا اینکه زبان آموز به جایی برسد که بتواند کم کم روی پای خود بایستد و متن و محتوای مطالبی که به زبان فرانسوی می خواند را درک کند. یکی از چیزهایی که در آموزش زبان و یادگیری زبان بسیار کمک کننده است، خواندن کتاب و تماشای فیلم است. بیایید با هم چند تا از فیلمهای محبوب فرانسوی را مرور کنیم. آیا شما آنها را تماشا کرده اید؟ و اگر پاسختان مثبت است، آنها را به چه زبانی دیده اید؟

معرفی سه فیلم فرانسوی:

عنوان: آملی (AMELIE)

کارگردان: ژان-پیر ژونه

سال ساخت: ۲۰01

آملی پولن دختری متولد سال 1974 است و توسط والدین عجیب و غریبی پرورش یافته که به اشتباه تصور می کنند او عارضه قلبی دارد و تصمیم می گیرند به او در خانه آموزش دهند. آملی برای کنار آمدن با تنهایی خود دارای تخیل فعال و شخصیتی پر جنب و جوش است. وقتی او شش ساله است ، مادرش ، آماندین ، هنگامی که یک گردشگر کانادایی از پشت بامی بیرون می پرد و بر او فرود می آید، کشته می شود. در نتیجه ، پدرش رافائل بیشتر و بیشتر از جامعه کنار می رود. آملی در سن 18 سالگی خانه را ترک می کند و به عنوان پیشخدمت در کافه ای مشغول به کار می شود.

در آگوست 1997 او  به طور تصادفی یک جعبه فلزی قدیمی از یادگاری های دوران کودکی پسری را پیدا می کند. این جعبه نشان می دهد که آن پسر چند دهه قبل در آپارتمان آملی زندگی می کرده است. آملی تصمیم می گیرد او را پیدا کند و جعبه را به او بازگرداند. او به خودش قول می دهد که اگر او را خوشحال کند ، زندگی خود را وقف شاد کردن دیگران نماید

املی

عنوان: پنهان  (CACHÉ)

کارگردان: میشائیل هانکه

سال ساخت: 2005

یک زوج مرفه پاریسی ، آن و ژرژ لوران ، یک نوار ویدئویی را در املاک خود پیدا می کنند. فیلم نشان می دهد محل سکونت آنها ساعت ها تحت فیلمبرداری بوده و از اینجا متوجه می شوند که تحت نظر هستند. آنها علت موضوع را نمی  فهمند و مردد هستند که آیا این کار دوستان پسر 12 ساله شان است، یا کار طرفداران ژرژ ، که مجری یک برنامه تلویزیونی است.

فیلم دومی به دست آنان می رسد، همراه با یک نقاشی کودکانه از فردی که از دهانش خون جاری است. تصویر های مشابهی نیز به محل کار ژرژ و مدرسه پسرشان ارسال می شود. آنها با ناراحتی به پلیس مراجعه می کنند ولی پلیس می گوید که این فیلم ها را نمی توان بعنوان چیز خطرناکی تلقی کرد. شبی که آنها یک مهمانی برپا کرده اند، فیلم دیگری به دستشان می رسد  با نقاشی مرغی که از گردنش خون جاری است

پنهان

عنوان: بینوایان (LES MISÉRABLES)

کارگردان: تام هوپر

سال ساخت: 2012

فیلم موزیکال انگلیسی زبان که فرانسه سال 1815 را به تصویر می کشد. داستان این فیلم برگرفته از رمان بینوایان ویکتور هوگو است.

زندانی فرانسوی ژان والژان پس از طی دوران حبس 19 ساله خود، به جرم سرقت نان برای خواهرزاده اش، از زندان تولون آزاد می شود. وضعیت مشروط آزادی وی مانع از یافتن کار یا محل اقامتی برای او می شود ، اما اسقف مهربانی به او پناه می دهد. والژان تعدادی از ظروف نقره وی را می دزدد و توسط پلیس دستگیر می شود ، ولی  اسقف ادعا می کند که نقره ها را خودش به والژان داده است و حتی والژان فراموش کرده که باقی آنها را هم با خود ببرد. در نتیجه والژلان آزاد می شود. سپس اسقف به او می گوید که از آن نقره ها برای آغاز یک زندگی صادقانه استفاده کند... والژان هویت جدیدی برای خود انتخاب می کند و تصمیم به کمک به دیگران می گیرد، با عنوان شهردار مادلن.

هشت سال بعد ، والژان صاحب کارخانه ای شده و شهردار مونترویل ، پاسکاله است. تا اینکه ژاور ، که قبلاً نگهبان زندان تولون بوده ، به عنوان رئیس پلیس جدید منصوب می شود. یک روز ژاور می بیند که شهردار مادلن چطور کارگری را که زیر گاری گیر کرده نجات می دهد، به هویت واقعی او  شک می کند، چون تنها یک نفر بوده که چنین قدرتی داشته، ژان والژان...

سخن آخر:

شما کدامیک از این فیلمها را دیده اید؟ کدام یک را بیشتر دوست داشتید؟ کدامیک را برای آشنایی بیشتر با زبان فرانسوی به دیگران توصیه می کنید؟

اگر یادگیری زبان فرانسه، یکی از علایق شماست یا حتی به دلیل شرایط کاریتان یکی  از کارهای لازم برایتان است، می توانید با شرکت در کلاسهای آموزش زبان فرانسه ماژورین، از کلاسهای مدرسین با تجربه بهره مند شوید و به این علاقه یا الزام پاسخ دهید.

ماژورین کمکت می کنه

منبع:سایت آموزش آنلاین ماژوری


squid gameسریال

همیشه یه شبه پولدار شدن آرزوی همه مردم جهان است ولی این آرزو خیلی سخت است و حتی غیر ممکن.در جامعه امروزی که اختلافات طبقاتی زیاد شده که مردمی که از نظر مالی مشکل دارن حاضر هستن هر کاری بکنند تا پولدار شوند فیلم  کره ای بازی ماهی  مرکب که این روز ها ها سر و صدا کرده است این مسئله رو به خوبی نشان داده است..

این مجموعه بر روی مسابقه ای تمرکز می کند که در آن 456 بازیکن، از قشرهای مختلف اجتماعی -اما هر کدام بدهکار- به صورتی باور نکردنی در بازی هایی با عواقب مرگبار ایفای نقش می کنند تا برنده مبلغ 45.6 میلیارد پوند جایزه شوند!! هوانگ این ایده را بر اساس مبارزات اقتصادی خود در اوایل زندگی و همچنین اختلاف طبقاتی موجود در کره جنوبی نوشته است. گرچه در این فیلمنامه در سال 2008 نوشته شده، اما از طرفی هم هوانگ نتوانست پشتیبانی برای فیلمنامه خود پیدا کند و هم شرایط اجتماعی طوری بود که این داستان نامانوس و غیرواقعی را نمی پذیرفت. تا اینکه حدود 10 سال بعد، در سال 2019 مورد توجه بخش توسعه برنامه های خارجی Netflix قرار گرفت. هوانگ هر 9 قسمت را خودش نوشته و کارگردانی کرده است.

 

 

بازی مرکب

 

خلاصهٔ داستان:

سونگ گی هون راننده ای است که از همسرش جدا شده و بدهی زیادی دارد. او برای بازی کردن در مجموعه ای از بازی های کودکان دعوت شده و به او وعده داده شده که در صورت برنده شدن، جایزه نقدی زیادی دریافت خواهد کرد. با پذیرش این پیشنهاد، او به مکانی نامعلوم منتقل می شود و خود را در میان 455 بازیکن دیگر می بیند که همگی بدهی های کلانی دارند. این بازیکنان می فهمند که حالا مجبور به ادامه این وضعیت هستند در حالی که همیشه تحت مراقبت افرادی هستند که ماسک به صورت زده اند و لباس سر تا پا صورتی پوشیده اند و آنچه بازی نامیده می شود توسط شخص جلودار نظارت می شود. بازیکنان به زودی این را هم متوجه می شوند که باخت در این بازی ها منجر به مرگ آنها می شود و هر مرگ 100 میلیون پوند به جایزه بزرگ اضافه می کند!! گی-هون با بازیکنان دیگر از جمله دوست دوران کودکی اش چو سانگ وو متحد می شود تا سعی کند از پیچ و خم های فیزیکی و روانی این معرکه جان سالم به در ببرد.

بازی ماهی مرکب

 

بازیگران اصلی:

اعداد داخل پرانتز نشان دهنده شماره اختصاص داده شده به شخصیت ها در فیلم است.

لی جونگ جه در نقش سونگ گی هون (456)، راننده و معتاد به قمار است. او با مادرش زندگی می کند و در تلاش است تا مخارج دخترش را تأمین کند. او برای تسویه بدهی های زیاد خود در بازی شرکت می کند.

پارک هه سو در نقش چو سانگ وو (218)، سرپرست تیم سرمایه گذاری در یک شرکت اوراق بهادار است. او جوانتر از گی هون است و دانشجوی با استعدادی بوده که در دانشگاه ملی سئول تحصیل کرده، اما اکنون به دلیل سرقت پول از مشتریانش تحت تعقیب پلیس است.

جونگ هو یون در نقش کانگ سائ بایوک (067)، فراری اهل کره شمالی که برای پرداخت هزینه های یک دلال وارد بازی می شود تا بقیه اعضای خانواده خود را که هنوز در آن سوی مرز هستند پیدا کند.

او یونگ سو در نقش او ایل نوم (001)، پیرمردی با تومور مغزی که به این معرکه آمده تا در دنیای خارج انتظار مرگ را نکشد.

هئو سون ته در نقش جانگ دوک سو (101)، گانگستری که برای تسویه بدهی های عظیم قمار خود وارد بازی می شود.

آنوپام تریپاتی در نقش عبدالعلی (199)، کارگر خارجی از پاکستان که پس از امتناع کارفرما از پرداخت حقوق ماهانه وی، برای هزینه های خانواده اش وارد بازی می شود.

کیم جو ریان در نقش او ایل نایو (212)، زنی مرموز که ادعا می کند فقیر است و فرزندش را به تنهایی بزرگ می کند.

وای ها جون در نقش هوانگ جون هو، یک افسر پلیس که به عنوان نگهبان برای پیدا کردن برادر گمشده خود وارد بازی می شود.

 

بازی ماهی مرکب

ساخت فیلم:

همانطور که گفته شد، هوانگ در سال 2008 هنگامی که در وضعیت بد مالی قرار داشته روی این فیلمنامه کار کرده است، یعنی وقتی که کتاب هایی مانند بازی دروغگو و آخرالزمان قمار: کایجی را می خوانده. هوانگ همان زمان درباره این داستان گفته "درک آن بسیار دشوار است و [خود داستان] عجیب است ". او همچنین گفته: "من می خواستم داستانی بنویسم که تمثیلی یا افسانه ای در مورد جامعه سرمایه داری مدرن باشد، چیزی که یک رقابت شدید را به تصویر میکشد، تا حدودی مانند رقابت شدید زندگی. اما من می خواستم که از شخصیت هایی استفاده کنم که همه ما در زندگی واقعی ملاقات کرده ایم."

در دهه 2010، Netflix شاهد رشد چشمگیری در تعداد مخاطبان خارج از آمریکای شمالی بود و شروع به سرمایه گذاری در تولیدات سایر مناطق از جمله کره کرد. در سال 2019 نتفلیکس به فیلمنامه هوانگ علاقه مند شد و در سپتامبر همان سال اعلام کرد که آنها کار هوانگ را به صورت یک سریال تولید می کنند.

هوانگ در مورد بازگشت خود به پروژه گفته: "این یک داستان غم انگیز است. اما دلیل بازگشت من به پروژه این است که جهان 10 سال پس از آن به مکانی تبدیل شده است که این داستانهای باورنکردنی نزاع برای بقا بسیار مناسب هستند، و من فهمیدم که این زمانی است که مردم این داستانها را جذاب و واقع بینانه می نامند."

هوانگ معتقد است که همه گیری COVID-19 در سال 2020 و 2021 بر نابرابری اقتصادی بین طبقات اجتماعی در کره جنوبی تأثیر گذاشته می گوید "همه این نکات این داستان را در مقایسه با یک دهه قبل برای مردم واقع گرایانه کرده است".

باور آن بسیار دشوار است ولی در طول 10 سال جهان و مردم، آن چنان تغییر کرده اند که آنچه تا چند سال پیش برای مردم "غیرقابل باور" و حتی "اغراق آمیز" بود، حالا با عنوان "واقع بینانه" توصیف می شود. مشکلات را آنچنان بر  جوامع مستولی کرده اند که مردم حاضرند جان خود را به خطر بیندازند یا جان دیگران را بگیرند ولی به هدف برسند و بیننده انقدر غرق در نقشها و نور و تصاویر شده که این سوال اولیه را فراموش کرده که این قرار بود یک بازی باشد...

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین


نفرین های مرگ بار مصر باستان

مصر کشوری غنی در افریقا که در زمان خود شهره خاص و عام بود و نیمی از کشور ها  زیر حکومت فرعون ها  بود . کشوری که همیشه زیر نظر جادوگران می گذشت و یکی از تفریحات فرعون ها بود که وقت خود را به دیدن جادوی جادوگران بگذارند. وقتی هم پادشاهان میمرند نفرین هایی گذاشته می شد که کسی نتواند زنده از آنجا در بیایید.


در اینجا داستان هایی را در مورد مرگ هایی که با عنوان نفرین مصر باستان معروف شده اند، برای شما می آوریم.

 

دزد آلمانی

 

در سال 2007 یک عتیقه مصری همراه با یادداشتی به سفارت آلمان در مصر ارسال شد ، یادداشتی از فرستنده ناشناس که اعتراف می کرد از زمان سرقت آن چیزی جز درد و رنج برای او و خانواده اش وجود نداشته است.

ظاهراً سارق یادگار را هنگامی که در مصر بود دزدید و با خود به آلمان برده اما ناگهان به بیماری ناشناخته ای مبتلا می شود. نویسنده نامه گفته بود که او تب کرده، فلج شده و سرانجام جانش را از دست داده است.

این عتیقه دزدیده شده، توسط پسر ناتنی آن مرد به مصر پس فرستاده شد.

 

نفرین توت‌عنخ‌آمون 

 

هشدار روی مقبره توت‌عنخ‌آمون  می گوید: "مرگ با بالهای سریع به سراغ کسی خواهد آمد که آرامش شاه را بر هم زند."

چیزی که توسط لرد کارنارون مصرشناس و کاشف هوارد کارتر نادیده گرفته شد، وقتی که در سال 1922 تصمیم گرفتند قبر توت‌عنخ‌آمون  را باز کنند .

لرد کارنارون پشتیبان مالی تیم بود و 4 ماه پس از باز کردن قبر درگذشت. نکته جالب این است که او بر اثر گزش پشه روی گونه اش مرد و گفته شده وقتی او جان باخته ، تمام چراغ های خانه اش خاموش شده است.

 

دست بریده

 

در این حادثه هیچ کس فوت نکرد ولی حوادث دیگری رخ داد... سِر بروس اینگهام دوست هاوارد کارتر بود (یادتان هست که در مورد قبلی از او نام بردیم؟! کسی که ظاهرا برای باستان شناسی به مصر رفته بود ولی از قضا آثار باستانی را برای دوست و آشناهای خودش ارسال می کرده!!). اینگهام در کمال شگفتی هدیه ای از دوست خود دریافت کرد. هدیه ای غریب و وحشتناک.

این یک دست مومیایی شده بود که دستبندی به دست داشت و روی آن نوشته شده بود: "لعنت بر کسی که بدن من را حرکت می دهد." چند روز بعد خانه اینگهام به طور کامل سوخت و پس از بازسازی خانه ، سیل دوباره آن را خراب کرد.

راستی به نظرتان جاب نیست که در هیچ کدام از این دو مورد اتفاقی برای کاشف هوارد کارتر گزارش نشده است!؟

دست بریده

 

 قربانیان توت‌عنخ‌آمون 

 

یک فرد ثروتمند آمریکایی به نام جورج جِی گولد یک سال پس از کشف آرامگاه توت‌عنخ‌آمون  وارد آن شد. وی به محض خروج از قبر بیمار شد، او هرگز بهبود نیافت و بعداً بر اثر ذات الریه درگذشت.

اتفاق عجیبی هم برای سِر آرچیبالد رید افتاد.  رادیولوژیستی که حتی در آن سفر نبود. آرچیبالد رید فقط مومیایی توت‌عنخ‌آمون  را به اشعه ایکس داد، او روز بعد از دریافت مومیایی بیمار شد و کمتر از یک هفته بعد درگذشت.

 

کتاب مردگان

 

آرون اِمبر ، مصرشناس آمریکایی در خانه خود که در حال سوختن بود، جان باخت. این اتفاق در حالی افتاد که او می توانست همراه خانواده اش از خانه در حال سوختن فرار کند، اما او برای حفظ کردن اسنادی که روی آن کار می کرد به داخل خانه برگشت. اسنادی با عنوان "کتاب مصری مردگان".

 

 تسلیم نفرین شدن

 

هیو ایولین وایت باستان شناس که از نفرینی که جان چند تن از دوستان و همکارانش را گرفته بود وحشت زده بود، در خانه اش خودکشی کرد.

گزارش های ضد و نقیض حاکی از آن است که وی یادداشتی بر جا گذاشته است که در آن آمده است: "من تسلیم نفرینی شدم که مرا مجبور به ناپدید شدن می کند."

 

اوزیریس بهترین کاری را که می تواند، انجام می دهد.

 

در سال 1971 مصرشناس والتر برایان امری مجسمه کوچکی را از اوزیریس ، خدای مرگ، در ساکارا پیدا کرد. او آن را به دفتر حفاری آورد ، اما پس از رفتن او به دستشویی ، دستیارش سرو صدایی شنید و پس از آن امری را در حالت فلج پیدا کرد. امری روز بعد پس از تشخیص فلج در سمت راست تمام بدنش، درگذشت.

 ملاقات سالانه با مرگ

 

این داستان مربوط به کاشف و مصر شناس مصری زَهی هواس است. روزی اشیائی را از یک سایت باستان شناسی به نام "کوم ابو بیلو" حمل می کرد ، عمه اش فوت کرد. یک سال بعد و در همان روز عمویش درگذشت. سال بعد مرگ پسر عموی او بود ، اما مرگها پس از آن متوقف شد. هاواس هنوز به وجود نفرین اعتقاد ندارد.

سخن آخر:

 

شما چه داستانهایی درباره مرگ های مصر باستان شنیده اید؟ چقدر آنها را باور کرده اید؟ درباره زبان هیروگلیف چطور؟ چقدر با آن آشنایی دارید یا چقدر برایتان جالب است که منظورتان را با ترسیم آن اشکال منتقل کنید؟ اگر می خواهید زبان هیروگلیف را بیاموزید، با ما تماس بگیرید.

ماژورین، کمکت می کنه.

 

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین

 

گروه موسیقی نگریتا

موسیقی در فرهنگ های و جامعه های بین الملل باعث نزدیک تر شدن به هم می کند. موسیقی امروزه تاثیر بسزایی در قلب و جان مردم دارد و احساسات آنها را بیان میکند. ممکن است که بعضی از گروه ها اسم ترانه که یک بار خوانده شده را در گروه خود بگذارند و مردم همیشه یاد آنها باشند.گروه نگریتا ایتالیا هم از آن  گروه هایی است که اسم ترانه نگریتا رو خواندن و همون اسم رو روی گروهشون گذاشتن.

 

2

نگریتا:

 

این گروه پس از اجرایهای مختلف، با اجرای ترانه "Hey Negrita در سال 1992، نگرایتا نام گرفت. پس از چندین اجرا ، اولین آلبوم گروه ، با نام نگریتا ، در سال 1994 توسط Mercury و Black Out منتشر شد. تا سال 2014 ، نگریتا هشت آلبوم استودیویی منتشر کرده بود ، از جمله XXX در 1997 ، Reset در 1999 و HELLdorado در 2008. این گروه همچنین دو آلبوم تلفیقی Hey Negrita را در سال 2003 نگریتا و دژاوو (Déjà Vu ) را در سال 2013 منتشر کرد. Déjà Vu اولین آلبوم آنها بود که به صدر جدول آلبوم های ایتالیایی رسید.

این گروه سه بار نامزد دریافت جایزه بهترین بازی ایتالیایی در MTV Europe Music Awards برای در سالهای 1999 ، 2003 و 2005 شده است. در ژانویه 2012 ، آلبوم Reset آنها در لیست 100 آلبوم برتر ایتالیایی همه دوره ها که توسط نسخه ایتالیایی موسیقی رولینگ استون گرد آوری شده بود در رتبه 77 قرار گرفت.

با پیوستن روبرتو "زاما" زاماگنی به گروه، که به پائولو "پاو" برونی ، سزار "مک" پتریچیچ ، انریکو "دریگو" سالوی و فرانکو "فرانکی" لی کاسی پیوست، ساختار کلاسیک نگریتا به پایان رسید. سومین اجرای نگریتا در سال 1993 ، مقدمه ای برای اولین ضبط واقعی و بهانه ای برای اجرای بدون وقفه در همه کلوپ های آن منطقه بود. هنگامی که سرانجام آلبوم نگریتا وارد فروشگاه ها شد ، صحنه موسیقی ایتالیا دچار لرزشی شد: آلبومی با نوای و پر جنب و جوش گیتار و اشعار با پیامهای نافذ. چیزی که طبقه بندی آن در صحنه موسیقی ملی آن زمان دشوار است.

در موج شور و اشتیاق ، سال بعد نگریتا یک مینی آلبوم با عنوان Paradisi Per Illusi (پردیس متوهمان) را منتشر کرد ، که مرحله گذار را در گروه کاملاً به تصویر می کشید ، انگیزه های جدید در کار و بیش از هر چیز بار دیگر تاکید گروه بر اجراهای خوب زنده. تور پس از انتشار Paradisi Per Illusiis بسیار موفق بود. توری که آن را در سراسر ایتالیا اجرا کرد، اما مهمتر از همه اولین برنامه های خارج از کشور را اجراها نمود: فرانسه ، سوئیس و بلژیک.

پس از آن تورها و با کسب تجربیات در کشورهای دیگر و تثبیت وضعیت خود در داخل ایتالیا، نگریتا دست به کار تغییراتی شد. در اولین ایده ها برای آنچه که با نام XXX شناخته خواهد شد و در سال 1997 منتشر می شود، در مزرعه ای در توسکانی شکل می گیرد.

XXX اولین آلبومی است که از سفری فراتر از مرزهای ملی متولد شده است و نه تنها نشان دهنده بلوغ قطعی در سبک موسیقی و اشعار است ، بلکه در عین حال گروه شهر آریتزوی توسکانی را به ریشه های خود و به خلوص ملودیک باز می گرداند. کاری که شاید تعداد کمی در ایتالیا می توانستند آن را انجام دهند.

شصت هزار نسخه از این آلبوم در مدت کوتاهی به فروش رسیده است. جدیدترین تک آهنگ این آلبوم ، I Learned To Dream ، توسط آلدو ، جیووانی و جیاکومو در موسیقی متن و در صحنه ای بسیار دل انگیز از فیلم Three Men And One Gamba آورده شده است.

در سال 2000 ، نگریتا با Live In Alcatraz حاضر شد؛ یک اجرای بسیار ویژه با نورپردازی عالی که با همکاری نویسنده برنامه رادیو- تلویزیون آلکاتراس به نام دیگو کوگیا اجرا شد.

 

با توجه به آنکه کمی درباره سیر تشکیل و تکامل نگریتا صحبت کردیم، بیایید در اینجا بطور خلاصه به سوابق نگریتا بپردازیم:

 

1

XXX (1996-1998)

Reset and So is Life (1998-2000)

رادیو زامبی (2001)

هی! نگریتا (2003-2004)

انسان رویای پرواز و غلتیدن به جنوب را دارد (Man dreams of flying and Rolling South ) (2005-2006)

اجرای HELLdorado and Atlantico در 27 فوریه 2009 (2008-2009)

Damned live، Negrita Live (2011-2012)

Unplugged Tour 2013 and Déjà vu (2013-2014)

9 (2015-2016)

باشگاه قایقرانی صحرایی (2018)

پسران خوب هستند (2019- تا کنون)

آیا می دانستید اعضای کنونی نگریتا چه کسانی هستند و از چه تاریخی به گروه پیوستند؟

پائولو "پاو" برونی - آواز ، گیتار ، سازدهنی (1991 تا کنون)

انریکو "دریگو" سالوی - گیتاریست اصلی ، خواننده پشتیبان (1991 تا کنون)

سزار "مارک" پتریچیک - گیتار ریتم ، خواننده پشتیبان (1991 تا کنون)

جاکومو روزتی - باس ، خواننده پشتیبان (2014 تا کنون)

Guglielmo Ridolfo Gagliano - پیانو ، کیبورد ، ویولن سل (2013 تا کنون)

کریستیانو دالا پلگرینا - درامز (2005 تا کنون)

 

و آیا می دانستید چه کسانی از گروه جدا شدند؟

 

روبرتو "زاما" زامگانی - درام (1991-2003)

فرانکو "فرانکی" کی کازی - باس (1991-2013)

پائولو "نینو" والی- درامز (2003-2004)

Itaiata De Sa - پرکاشن (2005-2009)

گابریله "جیوا" جیوانی- باس (2013-2014)

فابریزیو "سیمونچیا" سیمونچیونی - کیبورد، خواننده پشتیبان

جان تایپ (2008-2012)

 

سخن آخر:

 

در 22 دسامبر 2018 ، گروه نگریتا به طور رسمی در فهرست شرکت کنندگان در شصت و نهمین دوره جشنواره آهنگ ایتالیایی سانرمو قرار گرفت. شانزده سال پس از اولین حضور و بیست و پنج بعد از انتشار اولین آلبوم ، گروه با آهنگ I Ragazzi Stanno Bene به سالن نمایش آریستون بازگشت و پیروزی خود را با آهنگ سانرمو ، به علاوه دو آهنگ منتشر نشده دیگر، در مجموعه ای با عنوان I Ragazzi Stanno Bene 1994-2019 که کل سفر گروه از مبدا تا امروز را دنبال کرده است، جشن گرفتند.

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین