صدا خوب برای خواننده شدن طرفداران بسیاری دارد و اکثر مردم به دنبال خواننده شدن برای مطرح شدن در فضای هنری هستند.برای خواننده شدن حرفه ایی فقط صدای خوب بودن لازم نیست و علاوه بر آن تکنیک های لازمی می خواهد و فراگیری این تکنیک ها باعث این میشود که در هر سبکی که می خواهیم فعالیت داشته باشیم موفق می شویم.در طول سالیان متمادی، فرهنگهای مختلف در سراسر جهان بستری فراهم آوردهاند تا انواع مختلفی از سبکهای آواز متولد شوند و رشد کنند. در این مقاله به معرفی این سبکها خواهیم پرداخت
اگر موسیقی و آواز را غذا در نظر بگیریم؛ آن وقت سبک پاپ در مقابل آنها شبیه یک آبنبات است. این نوع از آواز، سرگرمکننده است و میتواند عاشقانه هم باشد؛ اما اگر به دنبال یک قطعهی پر از احساسات هستید؛ سراغ موسیقی پاپ نروید! آواز پاپ، در دل خود سرشار از رقص و ریتم است و همین باعث شده تا مخاطبین زیادی داشته باشد و حتی بر سایر سبکهای موسیقی فرمانروایی کند.
.یاد بگیرید که چگونه لرزش صدای خود را کنترل کنید.
با صداهای مختلف تمرین کنید؛ صداهای کوتاه، صداهای تند و سریع.
بر نحوهی اجرای خود روی صحنه تمرکز کنید و سعی داشته باشید بر صحنه مسلط بمانید.
شاید از شنیدن این حقیقت که سبک راک در واقع از نسل سبک بلوز است؛ شگفتزده شوید! به بیان دیگر، آن هنگام که موسیقی و آواز بلوز کمی موزونتر شد؛ راک شکل گرفت. تفاوت راک با بلوز علاوه بر ریتمیک بودن، در آن است که راک از آوای سنگینتر و خشنتری ساخته شده است و همین ویژگی هم به شاخصهی اصلی آن تبدیل شده است. امروزه هنرمندان مختلفی در این زمینه فعالیت میکنند.
ویبراتورهای مختلف را هنگام آواز تمرین و با صدای خود بازی کنید؛ اما نه بیش از اندازه!
از فریاد زدن و رها کردن صدای خود نترسید. با خودتان راحت باشید.
هر چند که از این سبک آواز اغلب به عنوان قاعدهمندترین و رسمیترین شیوهی اجرا یاد میشود؛ اما برخلاف این باور، اجرای اپرا یا آواز کلاسیک تکنیک لرزشهای کنترل نشده را میطلبد. همچنین در این سبک، هنرمند باید از نظر احساسی کاملا خود را رها کند. با این وجود به دلیل این که کمی از صمیمیت به دور است؛ ارتباط محدودی با مخاطباش برقرار میکند و شنوندگان کمتری دارد. گوش فرا دادن به این نوع آواز، مانند تماشا کردن یک نقاشی کلاسیک است.
توصیههایی برای تمرین آواز کلاسیک و اپرا:
حین تمرینات خود؛ سعی کنید از سایر خوانندههای اپرا تقلید نکنید. تنها کاری که لازم است انجام دهید؛ آزاد کردن صدای خودتان است.
سعی نکنید که لرزشهای مصنوعی در صدای خود ایجاد کنید. به زمان اجازه دهید آهسته آهسته تکنیکهای شما را تقویت کند.
یک معلم خوب پیدا کنید. به ندرت میتوان آواز اپرا را به تنهایی آموخت.
کانتری یکی از اولینهای موسیقی مدرن آمریکایی بود که در ایالات جنوبی رایج شد. این سبک ترکیبی است از موسیقی کلیسا و بلوز آمریکایی که در طول زمان توسعه یافته است. سازهایی مثل گیتار و ماندولین از ابزارهای نواختن سبک کانتری هستند. برای اجرای درست آواز کانتری به موسیقیهای زیادی از این ژانر گوش کنید تا سبک شخصی صدای خود را پیدا کنید و در دام تقلید گرفتار نشوید.
توصیههایی برای تمرین آواز کانتری:
دقت کنید تا مبادا لهجهی خوانندگان معروف را در ادای کلمات تقلید کنید. به خودتان اعتماد داشته باشید.
.سبک کانتری نیازمند توانایی قصهگویی است. پس تلاش کنید تا از منابع مختلف قصههای گوناگون را دنبال کنید.
برای کارتان از جان و دل مایه بگذارید تا بتوانید با شنوندههای خود صمیمی شوید.
موسیقی بلوز از تعامل میان آوازهای مذهبی بردگان جنوب آمریکا و کلیسای همان ناحیه متولد شد. سبک جاز هم به عنوان فرزند این سبک، همچنان به ریشههای خود وفادار است.
توصیههایی برای تمرین سبک بلوز و جز:
. برای کسب مهارت هرچه بیشتر در این زمینه، از مطالعهی تاریخ آن غافل نشوید. در این راستا مستند تماشا کنید و کتابهای موجود در بازار را هم بخوانید.
سعی کنید بر تئوری موسیقی مسلط شوید.
این سبک آوازی، به شدت موزون و خوش ریتم است و در دههی 70 ظهور کرد و بعد از آن هم بسیار مورد استقبال قرار گرفت. محبوبیت این سبک به قدری گسترده و عمیق بود که توانست بر سایر ژانرهای موسیقیی موثر باشد و زمینهی ایجاد سایر انواع آن از جمله فانک و دیسکو را هم فراهم کند.
به ریشههای سبک هیپ هاپ مراجعه کنید. موسیقی فانک و رِگِی را با دقت گوش و بررسی کنید.
سعی کنید مهارت صحبت کردن حین آواز خواندن را در خودتان تقویت کنید؛ اما در اندازهی یک رپر حرفهای
از امتحان کردن تکنیکهای متنوع و بازی کردن با صدای خودتان نترسید.
سبک معاصر، ژانر منحصر به فردی است؛ چرا که دربرگیرندهی گروه بزرگی از هنرمندان سبکهای مختلف است که در این زمینه فعالیت میکنند. پایه و اساس این گونه از هنر آواز، همان موسیقی پاپ است، با این تفاوت که در حوزهی ترانه، سبک معاصر نسبت به پاپ، بالغتر مینماید. هر چند که مثل هر اثر دیگری مخالفان خود را هم دارد؛ اما قطعات بسیار باشکوهی در این سبک خلق شده است.
تمرین کنید تا بتوانید برای دقایقی به طور متداوم و بدون وقفه آواز بخوانید.
. پیش از اینکه آواز بخوانید؛ واژههای ترانهتان را جداگانه و با صدای بلند تمرین کنید تا بر تلفظ آنها مسلط شوید.
از تکنیکهایتان بیش از اندازه استفاده نکنید؛ صدایتان به تنهایی هم بسیار زیباست!
تمام تلاشمان در این نوشتار بر این بود که راه را برای علاقهمندان به آواز هموارتر کنیم و در این مسیر پر از شگفتی، همراهشان باشیم. البته که در دنیای پر از خلاقیت امروزسبکهای متنوع و پرشماری برای هر عرصهی هنری وجود دارد و ژانرهای آواز هم محدود به آن چه که گفته شد نیست. امید که در این سفر هیجانانگیز موفق باشید
جمعیت بالای کشور چین و دیگر عوامل این زبان را به یکی از پرطرفدارترین و محبوب ترین زبان ها تبدیل کرده است، در این مقاله می خواهیم شما را با حقایقی راجع به این زبان آشنا کنیم.
عوامل مختلفی با هم ترکیب شده و زبان چینی را به یکی از سخت ترین زبانها برای یادگیری تبدیل میکند. با یک سیستم نوشتاری متفاوت، دستور زبان متفاوت و حتی سبک تلفظ و صدای متفاوت، مشترکات زیادی در زبان انگلیسی و چینی وجود ندارد.
افرادی که مایل به یادگیری زبان چینی هستند باید سالها کار کنند تا به تسلط برسند و حتی در این صورت نیز دستیابی به مهارت بومی در آنها نادر است. به طور معمول، شما باید 3000 کاراکتر را فرا بگیرید تا بتوانید به راحتی یک روزنامه چینی را بخوانید. با این حال، این زبان از دهها هزار کاراکتر تشکیل شده است که تسلط نهایی را به یک کار دلهره آور تبدیل میکنند.
مسئله پیچیده تر این واقعیت است که اشکال نوشتاری کلمات چینی هیچ نشانهای در تلفظ ندارند و باید جداگانه آموخته شوند و از آنجایی که بیش از 67٪ کلمات از دو یا چند حرف تشکیل شده است، مشخص میشود که چرا چینی به عنوان یکی از سخت ترین زبانها برای یادگیری شناخته شده است
در حالی که اینترنت زبان انگلیسی را به عنوان پرکاربردترین زبان (دوم) مهر و موم کرده است، چینی (ماندارین) همچنان به عنوان پرکاربردترین زبان مادری در جایگاه اول قرار دارد. در سال 2010، تعداد بومیان چینی در مجموع 955 میلیون نفر بوده است. فقط به این فکر کنید که بعد از یادگیری چینی با چند نفر دیگر میتوانید صحبت کنید.
رسم الخط چینی پنج شکل سنتی دارد: مهر کاراکترها، نوشتار رسمی، نوشتار قراردادی، نوشتار روزمره و دستخط شکسته. این سبکها هنرهای کلاسیک و نمایندگان سبکهای هنری چینی محسوب میشوند.
محبوب ترین سبک خوشنویسی، سبک مهر کاراکترها است که توسط قوم هان توسعه یافته است. این سبک اولین بار در زمان سلسله ژو (1045 - 221 قبل از میلاد) ظاهر شد و امروزه نیز در بین هنرمندان خوشنویسی محبوب است.
به لطف سیستم آوایی منحصر به فرد، زبان چینی پر از کلمات مشابه است. این امر تفاوت قائل شدن بین کلمات و ترکیب صدا را برای افراد غیربومی کاملاً دشوار میکند. از آنجا که ما در معرض این صداهای مشابه قرار نگرفته ایم، غالباً برای فارسی زبانان تشخیص تفاوتها غیرممکن است.
زبان چینی با استفاده از تصاویر توسعه یافته است. بسیاری از کارکترهای چینی که امروزه از آنها استفاده میکنیم از نقاشی های باستانی گرفته شدهاند. این میتواند برای کسانی که برای اولین بار زبان چینی را میآموزند بسیار مفید باشد. کلمه کوه (شان山) مثال خوبی از این مورد است. سه خط این کاراکتر نمادی از سه قله یک یال کوه است.
در حالی که اکثر ما به سختی میتوانیم دست خط نسخه دکترها را تشخیص دهیم، چینیها تقریباً در هر شرایطی با مسأله تشخیص دست خطها دست و پنجه نرم میکنند. این به دلیل تنوع زیاد در سبک های نوشتاری و تغییراتی است که بین متن تایپ شده و حروف دست نویس ایجاد میشود.
به عنوان مثال، کاراکتر پرکاربرد (de،的) در صورت تایپ ساختار بسیار شسته و رفته ای دارد اما وقتی توسط چینی زبانها با سرعت ترسیم می گردد، تقریباً غیر قابل تشخیص میشود. از آنجا که ما این کاراکترها را از کتابهایی یاد میگیریم که در آنها از متن واضحی استفاده شده است، خواندن چینی دست نویس برای زبان آموزان بسیار دشوار است.
خاستگاه زبان چینی از کشف استخوان های معروف اوراکل و اولین نسخه دستنویسی چینی است. این استخوانها مربوط به سلسله شانگ (1600-1046 قبل از میلاد) هستند. با چنین تاریخ غنی، بدیهی است که چینیها به دلیل جنگها و تحول های فرهنگی، تغییرات بسیاری را تجربه کرده اند. با این حال، زبان آنها همچنان به رشد خود ادامه میدهد.
اگر فارسی زبان هستید و ابتدا زبان چینی را یاد میگیرید، سخت ترین قسمت اینکار پنج تُن صدای مختلف آن باشد. از آنجا که چینی یک زبان وابسته به لحن است، معنی کلمات شما میتواند بر اساس لحنی که برای تلفظ آنها استفاده میکنید به شدت تغییر کند.
حروف چینی عمدتاً از بلوک های سازنده ای به نام رادیکال تشکیل شده اند که دارای 1 تا 17 حرکت قلم هستند. رادیکالها و حرکتها باید به ترتیب نوشته شوند: معمولاً از چپ به راست و از بالا به پایین.
به عنوان مثال: در کلمه «احساس»情، سه رادیکال وجود دارد: 1)忄قلب، 2)丰، فراوان و 3)月، ماه. تغییر اولین رادیکال در情باعث میشود کلمات مختلف مانند请('به درخواست') و یا清('روشن') ساخته شود.
دولت چین اندکی پس از آغاز دوره جمهوری خلق (1949) حروف چینی را ساده کرد و به طور متوسط حدود 33٪ از حرکتهای قلم در هر کاراکتر کاسته است. هنوز در چین از کاراکتر های سنتی برای کلمات تشریفاتی استفاده میشود و چنین کاراکترهایی هنوز هم در هنگ کنگ و تایوان استاندارد هستند. به طور مثال کلمه ساده شده (请 - ۱۰ حرکت) از شکل سنتی (請 - ۱۵ حرکت) است.
هنگامیکه در اطراف چین قدم میزنید، ممکن است میزان کلماتی که میتوانید به سرعت متوجه شوید شما را متعجب کند. به لطف افزایش مواجهه با فرهنگ غربی، زبان چینی امروزه ازکلمات قرض گرفته شده انگلیسی بسیاری استفاده میکند. به طور مثال کلمه چینی 咖啡 (کا-فی) از کلمه انگلیسی Coffee به معنای قهوه یا کلمه چینی沙发 (شا-فا) از کلمه انگلیسی Sofa به معنای نیمکت گرفته شده است.
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین
تاریخ دنیای موسیقی افراد فوق العادهای را در خود جای داده است، افرادی که با نبوغ و موسیقی ماندگارشان دنیا را به مکانی زیباتر تبدیل کرده و تا همیشه در یاد دوستداران موسیقی ماندگار شدند. در این بین نوازندگان پیانو جایگاه ویژهای دارند و برای بسیاری از ما نام های آشنایی هستند. افرادی مانند شوپن، موتزارت و بتهوون. اما بعد از آنها نیز افرادی پا به عرصهی پیانو گذاشتند که در نوع خود بی نظیر بودند. در این مقاله نگاهی داریم به برترینهای نوازندگی پیانو.
10- مایرا هس (1965-1890)
مایرا هس در دوران جنگ جهانی دوم، پیشگام درکنسرتهای روزانهی هنگام ناهار بود. این پیانیست بریتانیایی در ایالات متحده هم محبوبیت زیادی داشت.
علیرغم ظاهر جدی و سخت گیرانهاش (همیشه در کنسرتهایش سیاه میپوشید ) ذکاوت بالایی داشت که در مصاحبههایش مشهود است. آثار ضبط شدهی مایرا نشان دهندهی تفکری عمیق، شفاف و جدیت او در موسیقی است.
9- گلن گولد(1982-1932)
تعداد کمی پیانیست به مانند گلن گولد کانادایی وجود دارد. هوش و تخیلی عجیب و غریب او را به مسیرهایی غیر معمول سوق دادند. پس از شروع چشمگیرش در اجرا، از سکوی اجرا به طور کامل فاصله گرفت و خود را وقف ضبط صدا کرد. گرچه بسیار از هنرمندان آدرنالین اجرای زنده را با هیچ چیز در این دنیا عوض نمیکنند، اما گولد استودیوی ضبط را بهترین مکان برای عرضهی تفکر کمال گرایانهاش از موسیقی میدانست.
شخصیت جذاب او که به خاطر هیپوکندری، صندلی کوتاه پشت پیانو و تفکر التقاطیاش مشهور است، مورد توجه بسیاری از فیلم سازان قرار گرفته است.
8- امیل گیللز(1916-1985)
گیللز صدایی خاص و ارکسترایی داشت که در نوع خودش بسیار کم نظیر بود. شهرتش را زمانی به دست آورد که در مسابقات بین المللی ملکه الیزابت در 1983 برنده شد. اما جنگ برنامههای شغلی او را متوقف کرد. در 1944 اولین نمایش جهانی سونات شماره 8 پروکوفیف را در مسکو برگزار کرد. او اولین هنرمندی بود که مجاز به سفر در غرب بود. گرچه این هنرمند به خاطر نوازندگی آثار برامس و بتهوون معروف شد اما آثار خودش نیز بسیار ارزشمند و ماندگار هستند.
7- دینو لیپاتی(1950-1917)
دنیا خیلی زود یکی از محبوبترین پیانیستهای کلاسیک را از ما گرفت. دینو لیپاتی جوان تنها ۳۳ سال داشت که از دنیا رفت، اما در همان مدت کوتاه، آثاری سرشار از عشقی عمیق را برجای نهاد که زیبایی خالص و سادهای را در خود دارند.
او در بخارست و در خانوادهای اهل موسیقی متولد شد. جرج انسکوی بزرگ پدرخواندهاش بود و در کنار کورتوت تحصیل میکرد. کار او در نوازندگی بسیار پر فراز و نشیب بود. ابتدا جنگ جهانی و بعد از آن بیماری سختی که در نهایت باعث مرگش شد، به او اجازهی تنها 15 سال نوازندگی را دادند.
6- سویاتوسلاو ریختر(1997-1915)
آثار ریختر را میتوان اینگونه توصیف کرد: ادراکی با شکوه در مقیاسی حماسی با تمرکز بر وفاداری به غریزهی آهنگسازی!
او چیزی را که قبلا وجود نداشته به کارش اضافه نمیکد، بلکه آثارش تنها انعکاس نبوغ او هستند. ریختر هیچگاه شوروی را ترک نکرد اما تورهای متعددی در غرب برگزار کرد و میراثی عظیم از آثارش را برای ما برجای گذاشت.
5- آلفرد کورتوت(1962-1877)
کورتوت یکی از بزرگان نوازندگی پیانو، زادهی سوئیس است. این هنرمند بزرگ به خاطر سه گانهی فوق العادهاش با ژاک تیبو(ویولون) و پابلو کاسالز(ویولون سل) معروف است. آثار او دارای سبکی شیوا و روان اند که آنها را افسانهای کرده است.
4- آرتور شنابل(1951-1882)
شنابل در لهستان امروزی متولد و در وین بزرگ شد. او شاگرد استاد بزرگ پیانو لشکتیسکی بود و بعدها به تکنوازی حرفهای تبدیل شد.
در برلین از سال 1925 استاد پیانو بود و در 1933 مجبور به فرار از رژیم نازی شد و به ایالات متحده رفت. نوازندگی شنابل ایده آلی است از عقل، احساس، دقت و استعداد. این هنرمند اولین پیانیستی بود که سیکل کامل 32 سونات پیانوی بتهوون را ضبط کرد.
شنابل به خاطر نوازندگی بی مثالش در آثار کلاسیک شهرت دارد.
3- آرتور روبنشتاین(1982-1887)
ذوق و شوق روبنشتاین برای زندگی کردن و جذابیت فوق العادهای که در شخصیتش یافت میشد، در موسیقی بی نظیرش نیز نفوذ کرده و او را پیانیستی بی بدیل ساخته است.
روبشتاین در لهستان متولد شد و از همان کودکی استعدادش را نشان داد، به طوری که بسیار مورد تحسین یواخیم، ویولونیست معروف قرار گرفت. او در طول جنگ جهانی به امریکا رفت و در 1932 با گذراندن دورهی تمرینی فشردهای، تکنیک خود را ابداع کرد.
روبنشتاین آثار بتهوون را بینظیر می نواخت. آثار ضبط شده از این هنرمند، حاکی از نشاطی مثال زدنی و رویکردی استثنایی در موسیقی میباشند.
2-ولادیمیر هوروویتس(1989-1903)
تنها یک هوروویتس وجود داشت! هنرمندی که در آثارش طیفی از انواع احساسات و زیباییهای موسیقی دیده میشود. طبعی بینظیر که مانندش را دنیا کمتر به خود دید است.
هوروویتس زادهی کیف بود و در 1925 شوروی را ترک کرده و به برلین رفت تا تحصیل کند، اما هیچگاه به وطن باز نگشت و به آمریکا کوچ کرد.
هوروویتس با بحرانهای شخصیتی فراوانی دست و پنجه نرم میکرد و همین مشکلات او را به سمت اعتیاد به داروهای ضد افسردگی سوق دادند.
کمتر کسی را میتوان یافت که اهل موسیقی باشد و با آثار این پیانیست بزرگ تحت تاثیر قرار نگیرد.
1- سرگئی راخمانینوف(1943-1873)
راخمانینوف توسط بسیاری از منتقدان به عنوان بزرگترین پیانیستی که دنیا به خود دیده است شناخته میشود. در روسیه او را جانشین بلامنازع چایکوفسکی میدانند.
راخمانینوف پس از انقلاب 1917 ابتدا به سوئیس و سپس به ایالات متحده رفت. راخمانینوف در آن زمان پیانیستی دوره گرد بود، اما در همان دوران هم ظرفیت زیادی در کار این پیانیست با استعداد دیده میشد.
رکوردهای ضبط شدهی این هنرمند نمونههای کم نظیریاند از لحنی نفیس و چشمههایی عمیق از احساس.
از آثار مشهور این هنرمند بزرگ روس می توان به سمفونی شماره ۲ و۳ و همچنین راپسودی بر اساس تمی از پاگانینی اشاره کرد.
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین
اسپانیا در قرن 16 میلادی قدرتی برتر در دنیا بود، به طوری که دامنهی قدرتش از از شرق، بیشتر کشورهای اروپایی تا فیلیپین و هند و از غرب از اقیانوس اطلس تا آمریکا را شامل میشد. این گسترهی عظیم قدرت اسپانیا باعث شد تا اسپانیایی به یکی از رایجترین زبانهای دنیا تبدیل شود.
زبان اسپانیایی، زبان رسمی ۲۰ کشور در اروپا و آمریکاست و حتی در کشورهایی که زبان رسمیشان اسپانیایی نیست نیز، افراد زیادی به این زبان مسلط هستند. در این مقاله قصد داریم تا شما را بیشتر با این زبان شیرین و محبوب آشنا کنیم.
گویشها و گوناگونیشان
همانطور که انگلیسی در ایالات متحده و استرالیا با انگلیسی در بریتانیا متفاوت است، اسپانیایی رایج در کشور اسپانیا نیز با آرژانتین فرق هایی دارند. بسیاری از گونههای محلی اسپانیایی به خصوص در تلفظ واژگان، متفاوت از یکدیگرند. به عنوان قانونی کلی، همهی گویشهای اسپانیایی از استاندارد نوشتاری معینی پیروی میکنند، اما در شکل گفتاری آنها تفاوتهایی وجود دارد. این گوناگونی تنها در اسپانیایی کشورهای و آمریکای جنوبی نیست، بلکه در مناطق مختلف اسپانیا و آمریکای لاتین گویشهای متنوعی رواج دارند.
ریشههای اسپانیایی
اسپانیایی زبانی هندواروپایی است که از لاتین ولگار، زبان محبوب و رایج بین بومیان، سربازان، بازرگانان و امپراتوری روم، نشات گرفته است. این زبان در شبه جزیره ایبری گسترش یافته و به خانوادهی زبانهای رومنس از جمله پرتغالی، فرانسوی، ایتالیایی و رومانیایی تعلق دارد.
الفبای اسپانیایی فونتیک (آوایی) است
اسپانیایی سیستم نوشتاری فونتیک دارد، به این معنی که هرچه نوشته میشود را میتوان همانطور که هست خواند و هرچه را که شنیده میشود، میتوان درست همانطور که به گوش میرسید، نوشت.
اسپانیایی، دومین زبان در دنیا
با 500 میلیون اسپانیایی زبان در دنیا، این زبان دومین زبانی است که در دنیا بعد از چینی ماندارین صحبت میشود. اسپانیایی زبانی رسمی در سازمان ملل متحد، اتحادیهی اروپا و سازمان تجارت جهانی میباشد.
آکادمی سلطنتی بر استفاده از اسپانیایی نظارت دارد
آکادمی سلطنتی اسپانیا، در سال 1713 و با هدف جمع آوری و نگهداری از لغت نامهی رسمی زبان اسپانیایی، بنیانگذاری شد. از نظر قانونی اما، اجباری در پیروی از قوانین این آکادمی وجود ندارد ولی بیشتر کشورهای آمریکای لاتین و اسپانیا، آن را به رسمیت میشناسند.
تاثیرات زبان های دیگر بر اسپانیایی
زبان شناسان سه دورهی مختلف را شناسایی کردند که در آنها زبان اسپانیایی بیشترین تاثیر را از زبان های دیگر پذیرا شده است و به شکل امروزی خود درآمده.
دورهی اول به زمانی برمیگردد که زبان لاتین بیشترین نفوذ را بر اسپانیایی اعمال کرد. دورهی دوم در حدود سال 700هجری قمری و حملهی اعراب به اسپانیا اطلاق میشود که باعث دگرگونی بسیاری از الفاظ در این زبان شد، به طوریکه تقریبا 4000 کلمه در اسپانیایی،ریشهی عربی دارند. دورهی سوم در واقع دورهی جاری در زبان اسپانیایی و تاثیراتی است که انگلیسی و کلمات آن با رواج روزافزون تکنولوژی و موج جدید فرهنگی ناشی از آن بر اسپانیایی دارند، میباشد.
ایالات متحده، کشوری با بیشترین تعداد اسپانیایی زبان
با 120 میلیون بومی، مکزیک بزرگترین کشور اسپانیایی زبان است، اما این آمار میتوانند به زودی دستخوش تغییر شوند. تحقیقاتی که برروی رشد جمعیت لاتین تبار صورت میگیرد، نشان میدهد که ایالات متحده تا سال 2050، به بزرگترین خاستگاه اسپانیایی زبانها تبدیل میشود.
اسپانیایی، زبانی ساده برای یادگیری
اسپانیایی را میتوان یکی از راحتترین زبانها برای یادگیری دانست. طبق آمار ارائه شده توسط موسسه خدمات خارجی ایالات متحده، یک انگلیسی زبان به طور میانگین به 23 تا 24 هفته و بین 575 تا 600 ساعت کلاس برای حرفهای شدن در این زبان نیاز دارد. به خاطر سیستم سادهی تلفظ و شباهتهای بسیاری که در الفبا و ساختار اسپانیایی و انگلیسی وجود دارد، انگلیسی زبانها بسیار راحتتر از دیگران به اسپانیایی مسلط میشوند.
علامت سوال و تعجب معکوس
بیشتر زبانها از یک علامت واحد در پایان جملات سوالی استاده میکنند (؟) که این سیستم مدتها پیش برای زبان اسپانیایی هم صادق بود. اما علامت سوال معکوس(¿) در سال 1754 توسط Real Academia Española یا همان آکادمی سلطنتی اسپانیا به زبان اسپانیایی وارد شد که بعدها همین آکادمی علامت تعجب معکوس(¡) را نیز به اسپانیایی معرفی کرد.
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین
ژانرهای موسیقی خیلی زیادی تو دنیا وجود دارن، هرکدوم از این ژانرها هم هنرمندای خیلی معروف و محبوبی رو به دنیای موسیقی معرفی کردن. لیست ژانرهای موسیقی میتونه خیلی طولانی و مفصلتر از اینی باشه که ما تو این مقاله داریم، اما ما از خیلیاشون صرف نظر کردیم و فقط محبوب ترین و معروفترینهاشون رو بهتون معرفی کردیم.
1. راک
این ژانر خیلی گستردهست و میشه دربارهاش کلی حرف زد، اما در این مقاله ما فقط یه نگاه کلی به این سبک ارزشمند در موسیقی داریم.موسیقی راک مستقیما از بلوز سرچشمه گرفت و در طول دههی پنجاه میلادی خیلی پیشرفت کرد، اول در ایالات متحده و بعد هم در بریتانیا. راک از لندن به سراسر اروپا رفت و در دههی شصت میلادی به موسیقی جریانات ایدئولوژیک تبدیل شد.موسیقی خشن راک اند رول، کم کم به سبکهای پیچیده دیگهای مثل راک پراگرسیو تبدیل شد. بعدها اما با پدید اومدن سبکهایی مثل پانک، دوباره رویکرد خشن و سادهی خودش رو پس گرفت.
در سالهای اخیر و با وجود گستردگی سبکهای جدید و رشد ابزارهای الکترونیکی در صنعت موسیقی، متاسفانه راک محبوبیت سابق خودش رو از دست داده.
2. پاپ
همونطور که از اسمش هم پیداست، قطعا پاپ محبوبترین و معروفترین ژانر در مارکت موسیقیست، اما تعریف دقیقی نمیشه از پاپ ارائه داد، چرا که در طول تاریخ تغییرات و پیشرفتهای بسیاری داشته. اما به طور کلی میتونیم بگیم هر ژانری در موسیقی که محبوبیت و فراگیری گستردهای داشته باشه، در دسته بندی پاپ قرار میگیره. به طور مثال موسیقی گروه معروف "بیتلز" از نقطه نظر ژانر، پاپ بوده. هر چند که عمدتا آهنگهای سافت راک تولید میکردن.
در طول دهه هشتاد، موسیقی پاپ به سمت استفاده از ابزارهای الکترونیکی رفت، اما امروزه این سبک موسیقی بیشتر از دنیای هیپ هاپ تاثیر میگیره، هر چند هنوز هم عناصر الکترونیکی در پاپ تاثیر گذار هستن.
3. رپ و هیپ-هاپ
این دو ژانر در دههی هشتاد میلادی شکل گرفتن، هرچند که ریشههاشون قدیمیتره و به سبک بلوز و گاسپل برمیگرده. استفاده از سبک گفتاری و صداهای الکترونیکی، این سبک موسیقی رو از فاکتورهایی مثل صدای خوب و یا توانایی نواختن یک ساز، بی نیاز کرده.
خیلی از زیر مجموعههای هیپ-هاپ مثل رپ و ترپ، جایگاه خوبی رو در دنیای موسیقی پیدا کردن و تاثیر گستردهای رو روی ژانرهای دیگه داشتن.محبوبیت این سبک موسیقی هر روز داره بیشتر میشه، البته با تشکر از اینترنت و شبکههای اجتماعی.
4. الکترونیک
رشد تکنولوژی و کامپیوتر به موزیسینها این امکان رو داده تا به روشهای تازهای آهنگسازی کنن. موسیقی الکترونیک عمدتا در دههی هشتاد و نود میلادی به شهرت رسید، اما قبل از اون هم، زمانیکه ارکستراها در سالنهای رقص فعالیت میکردند، موسیقی محبوبی بود.
5. لاتین
هرچند که تا دههی هفتاد موسیقی لاتین به عنوان یک ژانر مستقل شناخته نمیشد، اما هر روز محبوب تر شد و به خصوص در چهل سال اخیر تونست به خوبی جایگاه خودش رو پیدا کنه.
قلمرو موسیقی لاتین بسیار گسترده است ، زیرا از رگاتون (Reggaeton) مدرن گرفته تا سامبای سنتی یا سبک های رقص کلاسیک دیگر گسترش می یابد.
6. راک آلترناتیو و ایندی
سبک ایندی در طول سه دههی اخیر رشد قابل توجهی داشته. بیشتر گروهها و خوانندههایی برچسب ایندی میخورن که سبک متفاوت و رویکرد جدیدی رو ارائه میدن. ریشهی لغوی ایندی هم به کلمهی "independent" که به معنی مستقل است، برمیگرده.
هرچند که این دو سبک موسیقی هیچوقت در صدر جدول محبوبترینها نبودن، اما بین افرادی که به دنبال موسیقی خوب و اصیل میگردن، راک آلترناتیو و ایندی،خیلی پرطرفدارن.بسیاری از زیر مجموعه های راک، مثل "گرانج" هم در این دسته بندی قرار میگیرن.
7. کلاسیک
شکی نیست که موسیقی کلاسیک، جزئی جدایی ناپذیر از فرهنگ ماست. هرچند که ارکسترها دیگه خیلی پرطرفدار نیستن، اما خیلی از مردم در سراسر دنیا در هر سن و سالی، به اپراها، کنسرتوها و سمفونیها گوش میدن و دوسشون دارن.
8. کِی-پاپ
این سبک موسیقی ابتدا فقط در کرهی جنوبی رایج بود اما الان در همهی دنیا طرفدار پیدا کرده. کی-پاپ، زیر مجموعهی موسیقی پاپ هست و به زبان کرهای خونده میشه.
ستارههای کی-پاپ جز پرطرفدارترین افراد در شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی هستن.
9. کانتری
این سبک که بیشتر بین آمریکاییها و اروپاییها مورد توجهه، در طول زمان پیشرفت کرده و عناصری از سبکهای دیگه رو هم پذیرفته، اما هویت خودش رو همچنان حفظ کرده و گیتار آکوستیک، بانجو و صداهای زیبا، همچنان بخش اصلی و بزرگی از سبک کانتری رو تشکیل میدن.
10. متال
این سبک در اصل زیر مجموعهی راک محسوب میشه، اما به خاطر محبوبیتی که بعدها بدست آورد، خودش رو از راک جدا کرد و به سبکی مستقل تبدیل شد.
با گیتارهای تغییر شکل یافته، درام زدنهای سریع، تصاویر ترسناک و اشعار وحشتناک، این ژانر ایدهآل کسانیست که قصد دارن علیه ساختارگرایی قیام کنن و به موسیقی متفاوتی گوش بدن.
این مقاله معرفی کوتاهی از ژانرهای موسیقی داشت و تنها از محبوبترینها نام برد. اما ژانرها و سلیقهها دائما در حال تغییر و پیشرفت هستند، بنابراین ارائه یک لیست نهایی تقریبا غیر ممکنه.
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین